جدول جو
جدول جو

معنی چاشت کردن - جستجوی لغت در جدول جو

چاشت کردن(اِ تِ کَ دَ)
چاشت خوردن غذای چاشت خوردن. هنگام چاشت طعام خوردن:
چون چاشت کند بخویشتن پیوست
تو ساخته باش کار شامش را.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رِ کَ شُ دَ)
دوام کردن
لغت نامه دهخدا
تصویری از حاشا کردن
تصویر حاشا کردن
ارندانیدن ریزش زدن انکار کردن منکر شدن کاری را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چاشت خوردن
تصویر چاشت خوردن
صبحانه یا ناهار خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چاشت دادن
تصویر چاشت دادن
طعام دادن بوقت چاشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چالش کردن
تصویر چالش کردن
نبرد کردن، جدال کردن، هماورد جنگ طلبیدن
فرهنگ لغت هوشیار
فرنودن درست کردن درست کردن مدلل ساختن محقق کردن اثبات، محقق شمردن درد وی تصدیق کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساکت کردن
تصویر ساکت کردن
آرام کردن توشتاندن خاموش کردن آرام کردن
فرهنگ لغت هوشیار
آسوده کردن، یا خیال کسی را راحت کردن موجب اطمینان خاطر او شدن، آسوده کردن آرامش بخشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
مستقیم کردن (چیزی را) تقویم، درست انجام دادن:) صدق در لغت راست گفتن و راست کردن و عده باشد (اوصاف الاشراف 12)، ترمیم کردن:) بوبکر بفرمود تا راست کردند (باره شهر را (تاریخ سیستان 355)، هموار کردن (خاک زمین)، ژماره کردن کسی برای مباشرت او بلند کردن: مدتی بود تا که گای نداشت پسری راست کرد و جای نداشت (حدیقه 668)، حاضر کردن مهیا ساختن، مقابله کردن (کتاب و مانند آن)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیشت کردن
تصویر پیشت کردن
گفتن پیشت راندن گربه: یکی گربه را از آشپزخانه پیشت میکرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وحشت کردن
تصویر وحشت کردن
ترسیدن، هراسیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عادت کردن
تصویر عادت کردن
خو گرفتن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
لزرعٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
Graft, Plant, Sow
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
greffer, planter, semer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
ग्राफ्ट करना , लगाना , बोना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
enxertar, plantar, semear
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
veredeln, pflanzen, säen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
szczepić, sadzić, siać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
прививать , сажать , сеять
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
прищеплювати , садити , сіяти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
injertar, plantar, sembrar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
innestare, piantare, seminare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
enten, planten, zaaien
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
mencangkok, menanam
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
گرافٹ کرنا , لگانا , بیج بونا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
গ্রাফট করা , রোপণ করা , বীজ বোনা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
ตัดต่อ , ปลูก , เพาะปลูก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
kupanda
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
接ぎ木する , 植える , 種を蒔く
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
嫁接 , 种植 , 播种
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
להשחיל , לנטוע , לזרוע
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
접목하다 , 심다 , 씨앗을 심다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
aşı yapmak, ekmek, ekin ekmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی